برنامه نویسی که وقتی بزرگ تر شد، تصمیم گرفت به جای برنامه داستان بنویسد

مطالب وبلاگ

مشق

جمعه، شب داشت از راه می رسید و تکالیف پسرم همچنان مانده بود. چشم غرّه ای به او رفتم. در دنیای خیالی او تنها کسی که جایی نداشت، من واقعی بودم. وسط میدان نبرد بود و عمیقاً رهبری هر دو جناح را به عهده داشت. «پاشو برو مشقات رو بنویس.» این بار حمله های زمینی، […]

ادامه مطلب
MARYAM s ۲۴ فروردین, ۱۴۰۰ ۰ دهه شصت، قطعه نویسی