کال رو می شناسید؟ کال شخصیت اصلی رمان “کال” نوشته ی “آیزاک آسیموف” است. او یک ربات پیشرفته و منحصر به فرد است که در کنار ارباب نویسنده اش، داستان نویسی یاد می گیرد. ارباب در ابتدای داستان، از قابلیت های منحصر به فرد کال بسیار راضی است اما… اما اگر کار به جایی برسد […]
ادامه مطلبهمه ی آنها بخشی از وجود من هستند. آدم خوب ها و آدم بدهای داستانم را به یک اندازه دوست دارم. و با تمام وجودم کنار آنها خلق شدم، زندگی کردم و بعضی وقت ها هم مردم.لذت وصف ناپذیریست پاگذاشتن به سرزمینی که در آن همه چیز، آنگونه پیش برود که تو می خواهی. حتی […]
ادامه مطلببخش هایی از رمان #توقف_ناگهانی_در_ایستگاه_جمجمه «این شماره تلفن منه. امشب در هتل هستم. وسایلت رو جمع کن فردا صبح راه میفتیم.» ونیپا بلند شد، اما قبل از اینکه چیزی بگوید رسکاپ از رستوران بیرون رفت. به شماره تلفنی که در دست داشت نگاه کرد. مرد ها در زندگی او جایی نداشتند و او به زندگی ای […]
ادامه مطلببخشی از رمان “توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه” با یک پلیور یقه اسکی خاکستری در خانه راه می رفت. عقربه ها به سختی جلو می رفتند. حتی عقربه ی ثانیه شمار هم متوقف شده بود. برای چندمین بار آبی به سر و صورتش زد و ساعت مچی اش را دور دستش بست. به تصویر خودش […]
ادامه مطلب