برنامه نویسی که وقتی بزرگ تر شد، تصمیم گرفت به جای برنامه داستان بنویسد

مطالب وبلاگ

و دوستانی که سرمایه اند

و ما همچنان فکر می کنیم که این یکسال را زندگی نکرده ایم. اما در پس تمام درد دل ها و در پس تمام نجواهای شبانه اعتراف می کنیم، سالی که گذشت، با تمام سختی ها، درد ها و جدایی ها، ما را به خودمان نزدیک تر کرده. فریادهای درونی خودمان را شنیده ایم و […]

ادامه مطلب
MARYAM s ۲۶ فروردین, ۱۴۰۰ ۰ داستانک، دهه شصت، من و روزهای من

دوست روان شناس من

امروز بعد از سالها با یکی از دوستان قدیمی ام صحبت می کردم.? گذشته با لباسی از خاطرات مقابلم نقش بسته بود و هیجان زیادی داشتم.? او در آمریکا زندگی می کرد و روانشناس فوق العاده ای شده بود. و درست لحظه ای که اولین «خب، تو چه خبر؟» رو به من گفت، داستان من […]

ادامه مطلب
MARYAM s ۲۴ فروردین, ۱۴۰۰ ۰ داستانک