برنامه نویسی که وقتی بزرگ تر شد، تصمیم گرفت به جای برنامه داستان بنویسد

صفحات صبحگاهی و نویسندگی

✍️ چندی پیش، مطلب صفحات صبحگاهی را در وب سایت استاد شاهین کلانتری خواندم. و معجزه زمانی نمایان شد که به صورت جدی نوشتن آن را آغاز کردم.

✍️ صفحات صبحگاهی برای نویسنده همچو نرمش های قبل از رفتن به زمینِ بازی، برای بازیکنانِ فوتبال است. رها کردن قلم بر روی کاغذ، به ذهن و دست جسارت می دهد. ذهن، پرواز را به خاطر می آورد و دست، یاد می گیرد که بال شود و اوج بگیرد.

✍️ نوشتن، با بی هدفی، بی وزنی و بی موضوعی آغاز می گردد و ذهن مجالی برای یاوه گویی پیدا می کند. که صد البته نباید یاوه گویی های ذهن را دست کم گرفت، چرا که بخش های پنهان وجودمان را اغلب در همین یاوه گویی های ذهنی پیدا می کنیم.

✍️ صفحات صبحگاهی را بدون قضاوت و بدون فکر می نویسم. منتقد درونی ام را ساکت می کنم تا آن بخش از وجودم که همیشه سرکوبش کرده ام، مجالی برای حرف زدن پیدا کند و خودی نشان بدهد.

✍️ صفحات صبحگاهی را با خودکار و روی کاغذ می نویسم. (برخلاف داستان هایم که با کامپیوتر تایپ می کنم.) تلاش می کنم تا سرعت دستم با ذهنم هماهنگ باشد. چرا که همچو گلوله ی برفی که از بالای کوه رها شده باشد، ذهنم حرف می زند، خلق می کند، می بافد، می گرید، می خندد و من می نویسم و می نویسم و می نویسم.

✍️ بعضی وقت ها از خاطرات ده سالگی ام می نویسم و بعضی وقت ها از ده سال آینده ام. بعضی وقت ها از درد هایم می نویسم و بعضی وقت ها از خوشبختی هایم. فرقی نمی کند، چه حالی داشته باشم. نوشتن، همچو شرابی صد ساله حالم را صدچنان می کند و سفر، به اعماق وجودم آغاز می گردد.

✍️ صفحات صبحگاهی بخشی از وجود من است. خلوت من است. مأمن گناه های کرده و ناکرده ی من است. اسرار من است و در یک کلمه، ذات حقیقیِ من است. خالی می شوم. پُر می شوم. عَدَم می شوم و دوباره ساخته می شوم. و بعضی وقت ها آنچنان در صفحات صبحگاهی ام غرق می شوم که نوشتن داستان را متوقف می کنم و تا مدت ها به ایده های نابی که در بطن صفحات دفترم خلق شده اند، فکر می کنم. در نهایت، آنها را همچو بذری در کالبد وجودم می کارم، تا موقعش به آبیاری آنها بپردازم و شکوفایشان کنم…

پ.ن: مطلب فوق، امروز و در میان صفحات صبحگاهی ام شکل گرفت. انگار، قلم و کاغذ در ستایش آنچه می نوشتم، چند سطری حرف زدند و قطعه ای خلق کردند.

مریم صرافین

MARYAM s ۲۵ تیر, ۱۴۰۰ ۰ داستانک، قطعه نویسی، من و روزهای من

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.